Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار جماران، در مدت حضور امام خمینی (س) در نوفل لوشاتو قشرهای مختلفی برای دیدارشان در محل اقامتشان حاضر می شدند. جمعی دیگر هم ماندنشان در آنجا دائمی شده بود و به رتق و فتق امور می پرداختند. خانم فاطمه طباطبایی، عروس ایشان که در آن ایام در نوفل لوشاتو بود به بیان دو نکته امام در میان کلامشان پرداخته است که در کتاب اقلیم خاطرات آمده است:

 

شبی در جمع چند تن از دوستان نشسته بودیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

احمد آمد و گفت: امام  به من گفته اند به همه افرادی که در این مدت در اینجا بوده اند اعم از دانشجویان و گروه های سیاسی حاضر بگویم فردا امام با آنها دیدار خواهند کرد.

این خبر شور و دلهره ای در میان کسانی که خود را مخاطب امام تصور می کردند افکند. به طوری که آثار بی قراری در سیمای همه نمودار بود. هر کس حدسی می زد و آن را سبب فراخوانی امام می شمرد. ساعت ها به کندی و با اضطراب می گذشت. هرچه به لحظه دیدار نزدیک می شدیم هیجان مان بیشتر می شد. من هم نتوانسته بودم امام را ببینم، تا خبری به دست آورم.

در زمان تعیین شده، امام در جای خود قرار گرفتند و در طلیعه گفتار خود از کسانی که در این مدت زحمات زیادی را تقبل کرده بودند تشکر و عذرخواهی کردند. کلمات متواضعانه و پر مهر امام احساسات همه را برانگیخت، سپس عزت و سعادت آنها را از خداوند طلب کردند. همچنین آرزو کردند تا به زودی شرایطی فراهم شود تا همه به کشورشان بازگردند و در خدمت مردم قرار گیرند. پس از این صحبت که بیانگر پایان دوره هجرت بود همگان را به وحدت دعوت کردند و گفتند: مردم ایران توانستند با وحدت کلمه کنگره های کاخ ابرقدرت ها را فرو ریزند و شاه را مجبور کنند تا در مقابل ملت عذرخواهی کند و توبه نامه بخواند اما به رغم همه پیروزی هایی که تا کنون داشته ایم هنوز در نیمه راه هستیم.

در آن روزها برخی از سیاست مداران که کودتای 28 مرداد را دیده بودند، تحلیل های خاصی داشتند و نگران بودند که مبادا مانند آن ماجرا با دسیسه هایی شاه را مجددا به ایران بازگردانند این صحبت ها و نگرانی ها به گوش امام رسیده بود از این رو برای رفع این نگرانی به صراحت به همگان اطمینان دادند اتفاق کلمه شما سبب شد که کاری که شاه می خواست سر شما بیاورد و مردمی را که در حزب رستاخیز ثبت نام نکرده بودند از مملکت بیرون کند ملت با مقاومت و پافشاری خود او را از کشور بیرون راند شما مطمئن باشید که هیچ کس دیگر نخواهد توانست او را به ایران بازگرداند اگر قدرت داشتند او را نگه می داشتند نگه داشتن او از بازگرداندنش آسانتر است.

پس از طرح مباحثی دیگر گفتند از همه می خواهم به دو نکته مهم توجه داشته باشید. احساس می شد که اصل صحبت ایشان همین بخش است سپس ادامه دادند: آن دو مطلبی که سبب اصلی پیروزی شما بوده و هست و همواره باید به آن توجه داشته باشید یکی اتفاق کلمه و وحدتی است که میان همه حاصل شده و دوم اتکالی است که شما به خداوند پیدا کرده اید. شما همگی به خاطر خدا فریاد زدید. خواهان اسلام بودید. آزادی و استقلال و حکومت اسلامی را طلب کردید. سپس با حالتی زیبا و چهره ای بشاش به حاضران گفتند: من موعظه ای را که خداوند فرموده خدمت شما عرض می کنم در حقیقت موعظه کننده خداوند است آن کسی که این پند و اندرز را به ما رسانده پیامبر (ص) است آن کتابی که موعظه را ثبت کرده قران است. قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی و فرادی. درباره قیام جمعی و فردی و اهمیت این پند و موعظه بحث کردند که چگونه در بردارنده همه وجه های انسان اعم از طبیعی، اجتماعی و الهی است سپس گفتند اگر می خواهید قیامتان فایده داشته باشد برای خدا قیام کنید تا به تفکیک و تجزیه منتهی نشود. تمام وجهه همت شما به یک نقطه آن هم نقطه ماورای عالم طبیعت باشد تنها در این صورت قیام و نهضت شما اسلامی است و ماندگار خواهد شد زیرا پشتوانه اش فناناپذیر است سپس با بیانی ساده میزانی را ارائه دادند و گفتند: هر وقت دیدید در یک قیامی چنددستگی ایجاد شد بدانید خدا در کار نیست زیرا وحدت عقیده و حدت کلمه می آورد و وحدت کلمه وحدت در عمل را به دنبال دارد. با این سخنرانی همه احساس کردند دوره سخت هجرت به زودی به پایان خواهد رسید.

 

 

اقلیم خاطرات؛ ص 532-533

منبع: جماران

کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی فاطمه طباطبایی امام خمینی س انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۶۷۵۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت سیمین دانشور از دیدار با امام خمینی(ره)

به گزارش «تابناک» به نقل از جماران، هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۰ بود که دختری در خانواده‌ای از اهالی شیراز به دنیا آمد که اسمش را سیمین گذاشتند. او سال‌ها بعد شد یک نویسنده کاردرست که رمانی به نام سووشون از زیر چکاچک قلمش بیرون آمد. رمانی که به هفده زبان زنده دنیا ترجمه شده و یکی از پرفروش‌ترین آثار ادبیات داستانی ایران است. سیمین دانشور به همسری جلال آل احمد در آمد. او در نخستین انتخابات که در فروردین سال ۴۷ انجام شد ریاست کانون نویسندگان ایران را عهده دار شد. امروز سالروز ولادت این بانوی ادیب ایرانی ما را بر آن داشت تا به خاطره‌ای از او با امام خمینی (س) بپردازیم. سیمین دانشور در همان اوایل انقلاب به همراه جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران خدمت امام رسیدند. در این دیدار بسیار تحت تاثیر محبت و لطف امام قرار می‌گیرد. خودش گفته است:

«وقتی امام را دیدم، تحت‌تأثیر او قرار گرفتم. آن‌قدر که این پیرمرد باشکوه، آرام و لطیف بود نمی‌توانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم. خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.» (۱)

مرحوم شمس آل احمد نیز در خاطره دیگری از این دیدار سیمین چنین روایت کرده است: 

با اوج گیری انقلاب اسلامی آقای خمینی به ایران آمدند. من در آن ایام مریض بودم و در خانه و بیمارستان بستری. امام در مدرسه (علوی) ساکن شدند. من اخبارش را از روزنامه و رادیو و تلویزیون پیگیری می‌کردم. تشنگی و شوق مردم برای دیدن ایشان وصف ناپذیر بود. من هم خیلی شایق بودم. در آن زمان گروهی از اعضای کانون نویسندگان ایران - که من در اول انقلاب با دیدن مسائلی از آن استعفا کرده بودم به خدمت آقا رفتند که خبرش در مطبوعات منعکس شد. در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده چند کلمه هم با ایشان صحبت می‌نمایند. در آن روز‌ها به آنهایی که خدمت امام رفتند حسودیم می‌شد و خانم دانشور هم به من پز می‌داد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید! (۲)

مرحوم شیخ مصطفی رهنما، تنها عضو روحانی کانون نویسندگان از آن دیدار تاریخی نقل می‌کند: «.. در این دیدار خانم سیمین دانشور در حال بالا رفتن ار پله‌ها به من گفت: آقای رهنما من چادر سرم نیست، امام ناراحت نشود. من گفتم: نه همین روسری را که مقداری جلو بیاوری تا موی سرتان پوشیده باشد کافی است.»
 
۱. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش.

۲. این بخش از مطلبی که پیش از این در سایت جماران منتشر شده بود، استخراج شده است.

دیگر خبرها

  • وحدت در جامعه اسلامی مهم‌ترین رکن پیشرفت است
  • مهم‌ترین نکته جشنواره امام رضا(ع) امسال، حضور میدانی است/ جشنواره فیلم رضوان به برکت جشنواره امام رضا(ع) برگزار می‌شود
  • فیلم| ماجرای حضور رهبر انقلاب در خانه شهید شیرودی | خبر مهمی که رهبر انقلاب از رادیو شنید
  • روایت سیمین دانشور از دیدار با امام خمینی(ره)
  • شهید مطهری به معنای واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود/ در برابر مخالفین با سعه‌صدر و حُسن‌خلق رفتار می‌کرد
  • روایت فرمانده فراجا از اهمیت هجمه سنگین دشمن علیه فرهنگ جامعه
  • وحدت رویه ملی و جهانی علیه رژیم منحوس صهیونیستی
  • کارگران نقش مهمی در استقلال اقتصادی کشور دارند
  • امکانات حوزه سلامت خوشاب فقط برای ۲۵ درصد جمعیت کفایت می‌کند
  • حضرت فاطمه زهرا (س) و مادران شهدا الگوی دختران جامعه است